سایت دکتر بهرام خیری

بازاریابی معناگرا (آینده بازاریابی)

مقدمه‌ای بر کتاب بازاریابی معناگرا : آینده بازاریابی

زمان بسیاری از قدمت علم بازاریابی و سیطره‌اش بر این کره خاکی می‌گذرد ، دنیایی که هر فرقه و گرایش ، از هر علم و مکتبی ، روزی از روزها ، وعده گسترش نیک‌خواهی و حس خوب زندگی را پیش از پیش به ساکنان این سیاره و به انسانی که قدم از پیشینیان خود و جهان آن‌ها فراتر گذاشته و امروز دغدغه‌ی خلق معنا برای زیست سالم بشریت و به دنبال آن تجربه‌ی زندگی آرمانی را در سرمی پروراند را می‌دهد ، به نظر می‌رسد این علم میان‌رشته‌ای نیز ، نیاز به گذار از پارادایم‌های فکری منقضی شده‌ی خویش را بیش‌ازپیش احساس می‌کند و به دنبال شیفت پارادایمی در نگاه بازاریابی به هستی و زیست کنندگان آن می‌باشد.چارچوبی که دیگر نه به دنبال سودآوری محض برای کمپانی‌هاست و نه به دنبال انکار زیربناهای اقتصادی یک جامعه و توجه صرف به روبنای اجتماعی_اخلاقی.در پارادایم بازاریابی معناگرا ، ما به دنبال تزریق ارزش در زندگی مصرف‌کنندگان خود با توجه به بعد اقتصادی_کارکردی می‌باشیم.این تزریق ارزش به معنای ورود کیفیت ارتقا یافته به زندگی مخاطبین ما به‌واسطه‌ی هر یک از بلوک‌های بازاریابی و ارتباطی می‌باشد که فراتر از نیازهای سطوح ابتدایی و انتظارات آن‌هاست.

به نظر می‌رسد امروزه با ایجاد روابطی از بازاریابی که از طریق آن افراد بتوانند در آن شریک شده وزندگی خود را بهبود بخشند ، می‌توانیم به بالاترین سطح از موفقیت فردی برسیم و به دنبال آن سطحی از رشد و تعالی را هم در سطح اجتماع و هم در سطح فرد رقم بزنیم.

ادبیات انسانی_اخلاقی ، پدیده‌ی انقلاب نعتی و رنسانس موجب ایجاد تئوری‌هایی گشت که در ابتدا رویکردی کاملاً مادی و اقتصادی به مفهوم بازاریابی داشت که در مکاتب بازاریابی به‌آسانی قابل‌مشاهده است ، پس‌ازآن دوران ، بازاریابان با تزریق اندک صبغه انسانی به این مکاتب ، همچنان بر سودآوری تأکید داشتند . سپس مکاتبی همچون بازاریابی اجتماعی ، مسئولیت اجتماعی بازاریابان را نیز موردتوجه قرارداد . ازآن‌پس این علم از نگاه تعاملی _ اقتصادی ، به نگاه تعاملی _ غیراقتصادی شیفت پیدا کرد و مکتب بازاریابی مبادلات اجتماعی بیش‌ازپیش قوت گرفت.پس‌ازاین دوران ، به نظر می‌رسد ادبیات موجود در این حوزه از نگاه  به سمت ارزش انگارانه گرایش پیدا کرد و در ادامه این تغییرات ، کاتلر از بازاریابی نئاندرتال به مدرن و سپس به بازاریابی سه رسید.پرواضح است که مکاتب سودانگارانه ازیک‌طرف و مواجهه اخلاقی_انسانی از سوی دیگر موجب گردید ، مکاتب سرمایه‌داری به‌نقد خود همت گمارند و راتبه‌گیر عقل آیند و امروزه بازاریابی با نگاه مسئولیت اجتماعی و توجه معناگرایی ، ما را در راستای توجه هر چه بیشتر به این پارادایم سوق می‌دهد.بشر ، امروز خود را خالی از معنا و هویت می‌بینند و به دنبال پر کردن این خلأ به‌وسیله‌ی ابزارهای متفاوتی است. ازآنجاکه بازاریابی علمی است برای فائق آمدن بر معضلات و دغدغه‌های انسان امروز ، به نظر می‌رسد بررسی مفاهیم بازاریابی معناگرایانه در سطح خرد و کلان می‌تواند ابزاری برای برون شو از سرگشتگی و گم‌گشتگی بشر امروز نیز باشد.

خلاصه اینکه راز خلقت بر پایه عشق استوار است ، مفهومی بسیط در زایش نگاهی متفاوت به کائنات و تعلقاتش برای فراهم کردن تجربه‌ای گوارا ازآنچه فرصت نوش جان کردنش به انسان معناگرا داده‌شده است . انسانی که صرف تصمیم به حضورش ، فارغ از هرگونه و نژادی ، خود گواه ارزش است و روشنی ؛ و چه زیباتر از آنکه علم بازاریابی و عواملش به‌عنوان ابزاری که همواره دغدغه‌ی ارتقای کیفیت زندگی را در سر داشته‌اند ، دست در دست انسان امروز داده و او را در راستای رسیدن به این مهم همراهی نمایند. بدین منظور ضرورت ترجمه کتاب پیش رو ، بر ما بیش‌ازپیش آشکار گردید . در این کتاب ابتدا ، ضرورت وجود مفهوم معنا در سازمان‌ها بیان می‌شود و در ادامه سلسله مراتبی از بازاریابی معناگرا معرفی می گردد که در پی آن مثال های کاربردی و جالبی از معروف ترین برندهای سرتاسر دنیا که با تزریق این پارادایم در هر یک از بلوک های سازمانی شان به موفقیت های چشم گیری دست یافته اند، نیز مطرح می شود و به طور کلی، باب گیلبرث در کتاب بازاریابی معناگرا، آینده بازاریابی، سعی در ارائه راهکارهای اجرایی و عملیاتی ویژه در این حوزه دارد. پارادایم بازاریابی معناگرا، در یک تعریف اولیه، تعاملی انسانی – اجتماعی است برای ایجاد ارزش ناشی از اعمال قدرت مشروع (اقناع عقلانی مخاطب در چهار حوزه نگرش: شناخت – عاطفه – اراده – عمل) برای ارتقا کیفیت زندگی فردی – اجتماعی در یک بستر مشترک.

گروه مترجمین