سایت دکتر بهرام خیری

گویید به نوروز که امسال نیاید…
در خصوص عید و نوروز و شادی و جشن و… از زوایای گوناگونی میشه ورود کرد.
۱- نو شدن و بشاشیت طبیعت
۲- نو شدن و بشاشیت انسان
حال اگه این دو نو شدن و بشاشیت همراهی نداشته باشند، بطور طبیعی شکاف و ناهمسانی شناختی عاطفی در آدمی ایجاد می شود که یا باید آدمی خود را به نادانی زند و به سرپوش گذاشتن بر واقعیت همت بگمارد تا به شادمانی بپردازد یا اینکه در عین پذیرش و آگاهی به این شکاف، تلاش کند تا این عدم یکپارچگی بین شادمانی طبیعت و شادمانی آدمی را ترمیم کند. حال سوال این است با توجه به مجموعه اتفاقات افتاده در رابطه با جنبش اعتراضی و مطالبه محور مردم و هزینه های سنگینی که خانواده ها و آحاد جامعه پرداختند، میتوان این تعارض و آسیب اجتماعی و فقدان شادی و بشاشیت جامعه را نادیده گرفت و صرفا بخاطر نو شدن طبیعت بدون توجه به روح داغدار کثیری از خانواده ها و یادآوری ستم وارده بر آنها به شادی پرداخت و عید گرفت؟ پاسخ به این سوال یا واکنش عمیقا پارادایمی است و بستگی به نگاه ما به طبیعت، جامعه، انسان، مسئولیت، تعهد، هزینه، شجاعت، شرافت، عقلانیت و صداقت تحلیلی ما دارد و هیچکس صادق تر و صالح تر از خودمان نسبت به ارزیابی از خودمان نیست. حال آیا واقعا میتوانیم عید داشته باشیم یا باید قدری آگاهانه تر و همدلانه تر شادی کنیم! سخن در شادی نکردن نیست، در چگونه شادی کردن است. ازین منظر عیدتان مبارک