سایت دکتر بهرام خیری

خلاصه (Part 5):
با توجه به داده­ های پیشینی، انسان­ ها در رابطه مساله­ مدارانه خودشان بایستی کشف کنند که علامت­ های مساله با علت­ های مساله چه جوری از هم تفکیک می­ شوند و تفکیک بین این دو، به هدف فرد برمی گردد و هدف فرد هم به معنایی برمی­ گردد که هر فرد از رابطه خودش در مناسبات بیرونی با دیگر پدیده­ ها متصور هست.
معنا که امری اجتناب­ ناپذیر و ذاتی در زندگی ما هست، با مساله­ مداری مورد گزینش یا انتخاب قرار می­ گیرد، یعنی معنا هست، نگاه ما به زندگی، تفسیر و فهم ما از زندگی، ایجاد و کشف هدف در زندگی هست که مساله ما را مشخص می­ کند.
قسمت سوم بحث من در مورد میدان یا عملگرایی یا پراگماتیسم هست. مراد من از عمل­گرایی یک مواجهه پارادایمی هست، از منظر من، عمل­گرایی، یک مبنای فلسفی برای ایجاد یا کشف حقیقت هست. یعنی معنای ایجاد شده یا معنای کشف شده با توجه به مساله متناسب با آن معنا، در عمل چگونه محقق می­ شود؟