سایت دکتر بهرام خیری

گفتگو به مثابه فرایند مبادله:

این روزها کثیری از دوستان منجمله ماله کشان سیاسی، فرهنگی، دانشگاهی و همچنین منادیان گفتمان وفاق (لازم به توضیح است که همه این طیف نه در انگیزه و نه در انگیخته مثل هم نمی باشند) بسیار بر طبل گفتگو می کوبند. گویا این دستاورد عظیم سیاسی اجتماعی فرهنگی را فقط اینان توان انکشاف داشته اند. بنده بعنوان یک دانش آموخته بازاریابی و رفتار مصرف کننده به گفتگو از منظر دیگری می خواهم ورود پیدا کنم. در کامنتی دیگر در این گروه در خصوص مرگ بر قدرت = دیکتاتور به چند گزاره و ادعای دانشی مبتنی بر ایمان پاردایمی خود اشاره داشته ام، در اینجا به اختصار آن ها را بیان نموده و متعاقبا مراد خود از گفتگو به مثابه فرایند مبادله را قدری باز خواهم شکافت.
گزاره اول: انسان موجودی است اجتماعی
گزاره دوم: زندگی اجتماعی یعنی ارتباط
گزاره سوم: ارتباط یعنی مبادله
گزاره چهارم: ابزار و نقطه عزیمت مبادله با گفتگو محقق می شود و اگر چنین نشود پیامد فرایند مبادله فقدان بهره وری مبادلات اجتماعی و ایجاد هزینه مضاعف برای جامعه می باشد. با این مقدمات اگر به گفتگو به مثابه فرایند مبادله بنگریم، می خواهم قدری در مورد مبادله و فرایند آن بحث کنم و اگر این شرایط و مقدمات فراهم نباشند، دیگر گفتگو نه تنها محلی از اعراب نداشته، که اساسا مناسبات اجتماعی و ارتباطات در جایگاه واقعی خود شکل نگرفته و اساس زندگی اجتماعی با گسست جبران ناپذیر ایجاد خواهد شد.
اولین شرط مبادله وجود حداقل دو طرف و مهم تر به رسمیت شناختن طرفین است. دومین شرط آن داشتن دو چیز با ارزش اعم از کالا، خدمت، ایده، باور و… می باشد که برای طرفین ضمن ارزش داشتن، دارای ارزش متفاوت بوده تا انگیزه برای مبادله وجود داشته باشد. سومین شرط، داشتن آگاهی طرفین به مفاد و محتوای مبادله می باشد. چهارمین شرط مبادله داشتن تمایل برای انجام مبادله می باشد و پنجمین شرط مبادله و مهم ترین آن داشتن اختیار و در شکل عریانش آزادی برای انجام مبادله می باشد و ناگفته پیداست عدم ورود به فرایند مبادله به هیچ وجه نبایست ناقض آزادی استقلال هویت و داشتن پیامدهای به ارزش طرفین مبادله باشد و این یعنی داشتن قدرت و ورود یا خروج از مبادله بدون پرداخت هزینه عدم ورود. حال سوال بنده بطور مشخص از سرور ارجمندم جناب آقای دکتر عبدالکریمی و همه دوستان گفتمان وفاق و همه ماله کشان و وسط بازان و منفعت طلبان و دوزیستان (تاکید می شود که به معنای یکسانی همه اینان نیست چون این ادعای گفتگو از طرف افراد متعدد با انگیزه های متعدد بیان می شود آورده شده است) به طور مشخص این است که بفرمایند کدامیک از شرایط مبادله وجود دارد که این همه بر طبل گفتگو = مبادله می کوبند و تاکنون چه دستاوردی از این همه هم تبلیغ این گفتمان و هم تخریب و تهدید مخالفان گفتگو داشته اند. برای شفاف سازی این دیالوگ خواهش می کنم دقیقا ۱- طرفین گفتگو، ۲- ارزش موجود در طرفین، ۳- اعتبار یا مشروعیت طرفین، ۴- آگاهی طرفین به هم وجود و هم ارزش مستتر، ۵- تمایل، ۶- آزادی طرفین و ۷- مخصوصا پیامدها، منافع و هزینه های فردی و اجتماعی حضور یا عدم حضور طرفین گفتگو را بفرمایند تا قدری ایضاح مفهومی و مصداقی صورت پذیرید.

دکتر بهرام خیری