سایت دکتر بهرام خیری

خلاصه (Part 13):
مراد من از اینجا از میدان دقیقاً تعلق یا تحقق مبانی پارادایمی پرگماتیسم هست. مراد من از پراگماتیسم به این مفهوم هست که هیچ امر بیرونی ناظر یا نائل آمدن به حقیقتی نمی­ تواند وجود داشته باشد، هیچ تئوری نمی­ تواند داعیه دفاع از حقیقت داشته باشد، هیچ نظریه­ ای، هیچ مکتبی، هیچ پارادایمی، مگر اینکه در عمل به من بتواند در برونشوی از موقعیت پرابلماتیک و ورود به یک موقعیت دیگر کمک کند. یعنی اینکه مواجهه مساله­ مدارانه در عمل کمک­ کننده به من برای خروج از این موقعیت هست. یعنی میدان برای من ابزاری هست هم برای شناسایی، هم برای حل مساله. هر اقدامی، هر تعاملی، هر مبادله­ ای که بتواند به من در خروج از این موقعیت مساله­ مدارانه کمک بکند و خروج از این موقعیت مساله­ مدارانه هم بتواند به من در تحقق آن سه مولفه اصلی معناگرایی کمک کند، این می­ تواند برای من مصداق میدان باشد. ابزار اصالت یا باور یا اعتقاد یا صداقت صاحبان تئوری نه به ارائه تئوری، که به میزان عمل­گرایی و تحقق آن تئوری هست.